قطعا در فوتبال پایه ایران فساد وجود دارد / فوتبال ایران از یاد نگرفتن دانش کیروش ضرر کرد
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۱۷۷۳۴
کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان در مورد مسائل روز فوتبال ایران صحبت کرد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،مهدی مهدویکیابا آکادمی فوتبالاش بدون تردید در آینده فوتبال ایران حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت. اسطوره محبوب و خوش اخلاق فوتبال ایران البته کنار مدیریت این آکادمی راهی متفاوت از سایر مدارس فوتبال و سیاستهای فوتبال پایه در ایران دارد، در آکادمی باشگاه هامبورگ مشغول به مربیگری است و به تازگی مدرک B مربیگری خود را هم دریافت کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حاشیه سفر اخیر کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران به تهران برای رونمایی از پیراهن جدید تیمهای آکادمی و معرفی اسپانسر جدید، اما فرصتی دست داد تا از مهدی مهدوی کیا دعوت کنیم با حضور در دفترخبرگزاری میزان، درباره مسائل روز فوتبال ایران وآکادمی کیاصحبتهای خود را مطرح کند.
به این ترتیب شرایط این گفتوگو فراهم شد که جزئیات آن را در زیر میخوانید. پیش از آن میتوانید گزیدهای از صحبتهای مهدویکیا را در زیر ببینید:
*امکانات فوتبال پایه در اروپا و ایران قابل قیاس نیست
*هرچیزی که در هامبورگ یاد میگیرم در آکادمیام پیاده میکنم
*فاصله فوتبال پایه ما با سایر جهان خیلی، خیلی زیاد است
*قطعا در فوتبال پایه ایران فساد وجود دارد
*این روزهای پرسپولیس را پیشبینی کرده بودم
*برانکو مربی بزرگ و حرفهای است
*بهتر است برخی از حاشیههای پرسپولیس کنترل شود
*پرسپولیس میتواند قهرمان آسیا شود
*قطریها اگر پیشرفت میکنند حقشان است
*زنگ خطر سالها است برای فوتبال ایران به صدا درآمده
*قهرمانی در آسیا یکی از حسرتهای فوتبالی من است
*یک آلمانی به من گفت «محرمی» میتواند در اروپا بازی کند
*پیشبینی میکردم محرمی بازیکن بزرگی شود
*کسی نمیتواند به مایلیکهن بگوید اعتقاداتش غلط است
*برخورد کیروش با مربیان ایرانی جالب نبود
*حرف از صعود در جام جهانی اولین عامل شکست در این مسابقات است
*داشتن مدرک مربیگری تضمینی برای موفقیت نیست
* 3 گل زاید را به استقلال فراموش نمیکنم
*فوتبال ایران از یاد نگرفتن دانش کیروش ضرر کرد
*آکادمی کیا روز به روز درحال بزرگشدن و موفقتر شدن است.
حدود دو سال و نیم میشود که ما کار خودمان را در آکادمی کیا شروع کردهایم. هدف اصلی ما هم کشف استعدادها و پرورش آنها است. در اصل مد نظر ما این بود که بیشتر این استعدادها را از مناظق محروم کشف کنیم. مناطقی که بضاعت مالی نداشتند و نمیتوانستند به فوتبال و باشگاهها ورود کنند. ما این بستر را به وجود آوردیم که استعدادها بیایند و خودشان را نشان بدهند.
* البته آکادمی شما برنامههای بیناللملی قابل توجهی را پست سر گذاشته است.
از روز اول هم هدف من این بود که بچهها حتما باید با فوتبال روز دنیا مقایسه شوند. به این ترتیب اصلیترین برنامه خود را شرکت در تورنمنتهای بزرگ و خوب دنیا قرار دادیم تا بفهمیم مراحل پیشرفت و کار چگونه طی میشود. خدا را شکر شرایط در این مدت خیلی خوب بوده و در تورنمنتهایی که شرکت داشتهایم تیم ما همیشه از بهترینها بوده است.
* این فاصله فوتبال پایه اروپا با ایران را چگونه میخواهید جبران کنید؟
امکانات و برنامه ریزی که در فوتبال اروپا وجود دارد با آن چیزی که در فوتبالمان میبینیم اصلا قابل قیاس نیست. به ویژه در بخش پایه که نگاه آنها زمین تا آسمان با ایران تفاوت دارد. در ایران مشکلات خیلی زیادی وجود دارد. تا کنون سختیهای زیادی را پشت سرگذاشتهایم اما خدا را شکر کار را جلو میبریم. من همیشه اعتقاد داشتهام که استعدادهای بسیار خوبی در ایران وجود دارند اما بستر هیچ وقت برای پرورش درست آنها فراهم نبوده است. در فوتبال پایهای که امکانات آموزشی و سخت افزاری در حد صفر است و با آن چیزی که دنیا دارد انجام میدهد خیلی فاصله داریم. به ویژه نسبت به کشور آلمان! با تمام مشکلات و مسائل من از روند حرکت آکادمی فوتبال کیا رضایت دارم و امیدوارم در آینده بتوانیم فوتبالیستهای بزرگی به فوتبال ایران معرفی کنیم.
*شما همزمان با اداره آکادمی، خودتان هم در تیمهای پایه باشگاه هامبورگ در حال مربیگری هستید، در مورد این مسئله هم توضیح میدهید؟
برای اینکه بتوانم تجربیاتم را به خوبی به آکادمی کیا منتقل کنم و بدانم در بخش فوتبال پایه دنیا چه اتفاقاتی دارد رخ میدهد، به کشور آلمان رفت، کشوری که سالها در آنجا در بالاترین سطح حرفهای فوتبال بازی کردم. جایی که الان با توجه به سرمایه گذاریهای عظیمی که داشتهاند، بهترین شرایط را در فوتبال پایه جهان دارد. در حال حاضر دو سالی میشود که در آکادمی باشگاه هامبورگ مشغول به فعالیت هستم. در این دو سال به خوبی فهمیدم که در فوتبال آلمان چه اتفاقاتی رخ داد که آنها تواسنتند به عنوان قهرمانی جهان، قهرمانی یورو، جام کنفدراسیونها و موفقیتهای دیگر در ردههای سنی مختلف برسند. آنها موفقیتهای مختلفی را در ردههای گوناگون به دست میآورند، چون از نظر برنامه ریزی، امکانات و اهمیت دادن به فوتبال پایه و همچنین سرمایه گذاری حرف اول را در فوتبال جهان میزنند.
*از شرایطی فعالیت خود رضایت دارید؟
در این دو سال من به عنوان مربی اختصاصی بچههای 11 تا 19 سال فعالیت داشتهام. تجربیات و تخصصهای خودم در زمان بازیگری مثل زدن ضربات ایستگاهی، سانتر کردن، شوت زدن و... را به آنها با برنامه ریزی آموزش میدهم و البته سیستم تعریف شده تمرینی از طرف باشگاه را هم با آنها کار میکنیم. خودم هم خیلی چیزها در این مدت یاد گرفتهام و فهمیدهام هرچقدر هم که در فوتبال یاد بگیریم، باز هم چیزهای جدید برای فراگرفتن وجود دارد و به همین ترتیب مدام باید خودمان و اطلاعاتمان را به روز کنیم.
*پس مربیگری در هامبورگ و مدیریت در آکادمی کیا، مکمل خوبی برای رسیدن به اهدافی است که در نظر دارید.
من هر چیزی که اینجا یاد میگیرم بلافاصله در آکادمی کیا پیاده میکنیم. اخیرا هم قراردادی امضا کردیم که جریانات فوتبال پایه آلمان البته نه به صورت صددرصد، از طریق برخی مربیان آلمانی به بچههای آکادمی خودمان انتقال بدهیم. البته من الان دو سال دیگر هم با باشگاه هامبورگ قرارداد دارم و این قرارداد به تازگی امضا شده است. در این بین حتی توانستم با یک نمره بسیار خوب مدرک B مربیگری را هم در آلمان کسب کنم. امیدوارم بعد از یک سال کار مدرک A را هم در بگیرم. از همان اول یکی از اهداف اصلی من برای حضور در آلمان گرفتن مدرک مربیگری بود که طبق برنامهریزی که داشتهام به این هدف خواهم رسید.
*اخیرا وحید هاشمیان هم به جمع مربیان آکادمی باشگاه هامبورگ اضافه شده است.
وحید که از دوستان بسیار خوب و قدیمی من است که سالها در تیم ملی همبازی بودیم. در آخر فصل گذشته که برای پست مربیان تصمیم گیری کردند، قرار شد وحید هاشمیان به عنوان کمک مربی تیم زیر 17 سالههای هامبورگ فعالیت داشته باشد. کمپ اختصاصی جدیدی هم توسط باشگاه هامبورگ به تازگی ساخته شده است و تمام تمرینات تیمها به آنجا انتقال داده شده است. من فکر میکنم با توجه به این سرمایهگذاری و کار حرفهای در آکادمی، تیم هامبورگ هم در آیندهای بسیار نزدیک شرایط بسیار خوبی در فوتبال آلمان پیدا خواهند کرد.
*چرا شرایط فوتبال پایه ایران تا به این حد فاجعه است؟
شرایط فوتبال پایه در ایران خاص است. خیلی از مربیان بودهاند که از سالهای گذشته حضور داشتهاند و دارند زحمت میکشند و کار میکنند. نمیتوانیم بگویم که کارها در حد صفر است. اگر اینطور بود امروز ما تیم نونهالان و نوجوانان و جوانان و امیدی نداشتیم. قطعا در همه جا زحمتهایی کشیده میشود. اما آنچه در فوتبال پایه دنیا دارد اتفاق میافتد، باز هم میگویم که چیزی نیست که ما در ایران داریم میبینیم!
*بیشتر توضیح میدهید؟
ما در کشور خودمان امکانات و برنامه و اهمیتی که آنها به فوتبال پایه میدهند اصلا نمیبینیم. متاسفم که باید بگویم فاصله ما با فوتبال پایه دنیا خیلی زیاد است، خیلی خیلی زیاد است.
*با بررسیها و افشاگریهای انجام شده باید بگوییم که فساد در فوتبال پایه ایران هم زیاد است.
در همه جا فساد هست و در فوتبال هم هست. به ویژه در فوتبال پایه که مثل لیگ برتر نیست که تمام رسانهها و مردم اتفاقات ریز و درشت آن را دنبال و پیگیری کنند. قطعا فوتبال پایه ایران از فساد مستثنی نیست. اما من درباره بخش دیگر کار که مربوط به امکانات، سخت افزار و مباحث آموزشی است صحبت میکنم که بی نهایت ما با فوتبال دنیا فاصله داریم و فکری هم به حال آن نمیشود.
*نگاه ما به فوتبال پایه باید در اولین قدم تغییر کند؟
قطعا نگاه باید تغییر کند. آلمان وقتی در جام جهانی 1998 فرانسه و 2000 جام ملتهای اروپا با آن وضعیت اوت شد، در این کشور احساس خطر کردند و از سال 2001 انقلاب در فوتبال پایه خود را شروع کردند. یک برنامه ریزی 20 ساله داشتند که بتوانند به عنوان قهرمانی جام جهانی برسند که مدل اجرایی و سرمایه گذاری آنها به قدری قدرتمند و حرفهای بود که این هدف بعد از 13-14 سال تحقق یافت و آلمان تبدیل به بهترین تیم جهان شد.
آنها تمام باشگاههای فوتبال خود را مجبور کردند که آکادمی فوتبال داشته باشند و به صورت آکادمیک بچهها را آموزش بدهند. در این راه فقط از مربیانی استفاده کردند که برای آموزش دادن خودشان آموزش دیده بودند! نقاط زیادی را در کشور برای استعدادیابی تعیین کردند و با یک سیستم کاملا استاندارد چنین تحولی عظیم در فوتبال خود ایجاد کردند. جالب است به شما بگویم این کار هنوز ادامه دارد و قطعا شاهد اتفاقات بزرگتر در فوتبال آلمان خواهید بود. اما در ایران چه اتفاقی بعد از این همه شکست و بحران رخ داد؟
*آکادمی و مدارس فوتبال علاوه بر پروندههاب اخلاقی که بعضا شاهد آن هستیم، تبدیل به بنگاه درآمدزایی دلالان و ... شده است.
بزرگترین باشگاههای ما در بخش فوتبال پایه چه وضعیتی دارند؟ اصلا سرمایه گذاری نمیکنند. اصول حرفهای میگوید در کشوری مثل ایران اگر باشگاهی برای تیم بزرگسال در طول سال به صورت میانگین چیزی حدود 15 میلیارد تومان هزینه دارد، حتما باید حدود 1.5 تا 2 میلیارد هزینه فوتبال پایه و آکادمی خود بکند. ولی متاسفانه اینجا دقیقا برعکس شده است. فوتبال پایه جایی است که شما با برنامه ریزی و کار درست باید سرمایهگذاری کنید تا این جوانها بعد از چند سال بزرگتر شوند و بیایند خودشان را با فوتبالی خوب نشان بدهند و از آنها استفاده کنید. اما اینجا فوتبال پایه و آکادمیها به محل درآمد باشگاهها تبدیل شده است.
البته در فوتبال دنیا داریم میبینیم که میروند به قیمتهای نجومی بازیکن میخرند و استفاده میکنند. اما به فوتبال پایه خود هم اهمیت میدهند. مثلا بارسلونا میرود نیمار را با قیمتی گزاف میخرد، آنها به ستاره احتیاج دارند اما ببینید در لاماسیا چه کارخانه بازیکن سازی دارند. شما بروید تحقیق کنید ببینید بارسلونا چه پول گزافی را خرج لاماسیا میکند و چه امکانات و تشکیلاتی برای آکادمی خود راه اندازی کرده است.
* فدراسیون فوتبال هم سیاستگذاری درستی درباره فوتبال پایه ندارد و حتی تیمهای ملی پایه هم در بدترین شرایط ممکن اداره میشوند.
اینجا یک شیوه گلخانهای از طریق فدراسیون فوتبال دارد رو به جلو میرود. مثلا در رده سنی 12-13 سال 20 بازیکن انتخاب میشوند و آنها همینطوری میآیند ردههای بالاتر. این مدل نه چندان درست از سالها پیش باب شده درحالی که این بستر باید در تمام کشور وجود باشد. تمام باشگاههای حرفهای ما باید آکادمی خود را راه اندازی و از مربیان حرفهای و کار بلد استفاده کنند. امکانات در اختیار بازیکنان نونهال و جوان قرار بدهند. شما وقتی توپ، زمین، برنامه و سخت افزار نداشته باشید هیچ پیشرفتی حاصل نمیشود. فدراسیون باید از حاصل زحمات باشگاهها استفاده کند. نه اینکه خودش با شیوهای که گفتیم تیمداری کند.
*وقتی تیمهای لیگ برتری یا حتی تیم ملی ما زمین تمرین ندارند چطور انتظار دارید؟ اتفاقات این فوتبال خندهدار است. ما در لیگ برتر میبینیم که یک تیم ظهر تشکیل میشود و همه از خانه به اردو میروند و بعد از ظهر هم اولین بازی خود را انجام میدهند. شما هیچ کجای دنیا چنین سیستم عجیب و غریب و غیر قابل باوری را مشاهده نمیکنید.
ما در فوتبال ایران چیزهای حیرت انگیز جدیدی را میبینیم که در هیچ کجای دنیا اتفاق نمیافتد. جالب اینجا است که هر روز بدتر میشود!
*با توجه به پروژهای که در آکادمی کیا اجرا میشود، میتواند آماری بدهید که نشان دهد در سالهای آینده چند نفر از این بازیکنان به بالاترین سطح فوتبال ایران میرسند؟
اصلا قابل پیش بینی نیست. مثل ساختمان نیست که برای ساخت برنامه ریزی کنید و بدانید دو سال دیگر میتوانید از آن بهره برداری کنید. وقتی روی فوتبالیست 12-13 ساله شروع به سرمایهگذاری میکنید اصلا نمیدانید که سال آینده میتوانید از او استفاده کنید یا خیر. ممکن است مصدوم شود، مریض شود. یک فوتبالیست در سن 11-12 سالگی عالی است، اما بزرگتر که میشود افت میکند و مثلا در سن 15 سالگی نمیتواند بازدهی مناسبی داشته باشد. به خاطر همین معمولا در اروپا تا سن 16 سال به بازیکن اجازه میدهند که شرایط خود را برای ورود رسمی به فوتبال حرفهای بسنجد. البته در این راه شرایط درسی و رفاهی او هم تامین میشود.
کاری که ما شروع کردیم بر حسب علاقه بوده است. چون من دوست دارم این کار را انجام بدهم. همیشه به این فکر میکردم که یک سری بچه در این کشور حضور دارند که استعداد هستند. ولی جایی به آنها فضا نداده است که استعداد خود را نشان بدهند. خیلیها به خود من مراجعه میکردند که از استعداد سوخته خود حرف میزدند. میگفتند به فلان باشگاه رفت و قبول شدم، ولی چون پول نداشتم که به آنها بدهم خط خوردم و نتوانستم فوتبالیست بشوم. ما آمدیم این بستر را به وجود آوردیم تا هر کسی که واقعا استعداد داشت بیاید و تست بدهد. اگر واقعا خوب باشد او را نگه میداریم و بدون اینکه حتی یک ریال دریافتی از بازیکنی داشته باشیم آنها را رایگان پرورش میدهیم تا به جاهای خوبی برسند.
*حضور در تورنمنتهای مختلف خارجی و بازی با تیمهای بزرگ تا چه حد به شما کمک کرده است؟
ما امسال به طور مثال رفتیم با بارسلونا بازی کردیم. بعید میدانم سابقه داشته باشد که یک تیم باشگاهی از ایران با بارسلونا دیداردوستانه داشته باشد. ما با بهترین بازی دوستانه برگزار کردیم. دیدیم که از آنها خیلی عقب هستیم. اما اگر کار کنیم میشود نتایج خوبی از کار گرفت. مثلا با تیم 11 سالههای بایرنمونیخ و لورکوزن و تیمهای بزرگ دیگر هم بازی کرده و آنها را حتی بردهایم اما این ملاک موفقیت نیست. نشان دهنده پیشرفت است که میتوان کارهای بزرگتری هم انجام داد چون ما باید شرایط خودمان و بچهها را در مقایسه با همین تیمهای بزرگ دنیا بسنجیم.
ما امیدواریم که این بچهها که سرمایههای ایرانی فوتبال ما هستند، در آینده به جاهای بزرگی برسند. امیدوارم آن تعداد از فوتبالیستهایی که لیاقتاش را دارند از آکادمی کیا پیشرفت کنند و به تیم ملی برسند.
*شما پیشکسوت باشگاه هامبورگ هستید و الان به خوبی این باشگاه دارد از شما حمایت میکند. چرا در ایران ارتباط و تعمل خوبی بین باشگاهها و پیشکسوتان وجود ندارد؟
از چند منظر میشود به آن نگاه کرد. مثلا یک تیمی مثل استقلال و پرسپولیس چقدر پیشکسوت دارد؟ سابقه 50 ساله و چیزی حدود 500-600 پیشکسوت شرایطی را به وجود میآورد که عملا مدیران باشگاه نتوانند با تمام پیشکسوتان همکاری داشته باشند. در باشگاه هامبورگ هم به همین شکل است. تمام پیشکسوتان با باشگاه همکاری ندارند اما بر حسب نیازی که وجود دارد میآیند با بررسی کارنامه و سوابق افراد نوعی همکاری با او را شروع میکنند.
در کشور ما قدیم هیچ پولی وجود نداشته است و این یک واقعیت است. خود ما قدیم در باشگاه بانک ملی بعد از 5-6 ماهی که بازی کردیم، آمدند و یک پاکت به بچهها دادند. پاکت را که گرفتیم برایمان سوال بود که چرا آن را به ما دادهاند. وقتی سوال کردیم گفتند که این حقوق شما است. یادم میآید وقتی پاکت را باز کردم 6 اسکناس هزار تومانی در آن قرار داشت و حقوق 6 ماه فوتبال بازی کردن ما برای بانک ملی بود. واقعا خیلی تعجب کردیم! باور نداشتیم برای فوتبال بازی کردن پول هم میگیریم!
*ولی نسل قبل از شما همین پول را هم شاید به زور دریافت میکردند.
قدیم بیشتر عشق به پیراهن و فوتبال این صحبتها بود. به خاطر همین بسیاری از پیشکسوتان ما که در آن مقطع کاری جز فوتبال نکردند الان بعد از پایان دوران فوتبال با مشکلات عدیده روبهرو شدند و این یک واقعیت است. ولی از آن طرف هم نمیشود به تمام پیشکسوتان پست داد اما احترام گذاشتن به پیشکسوت، جایگاه تعیین کردن برای پیشکسوت، ارائه برخی خدمات مثل فراهم کردن حضور در استادیومها یک بحث دیگر است. نباید ببینیم که پیشکسوت یک باشگاه را جلوی در استادیوم به ورزشگاه راه ندهند. یا مثلا خود من خیلی دوست دارم بعضی مواقع جوی بشود که آن تیم سال 1374-1375 پرسپولیس استانکو در یک فضا دور هم جمع بشویم. فوتبالی با هم بازی کنیم و غذایی با هم بخوریم و تجدید خاطره کنیم. هر چقدر که سن بالاتر میرود توقعات بالاتر هم میرود. متاسفانه این داستان در فوتبال ایران پررنگ نبوده است.
*به دوران پرسپولیس استانکو اشاره کردید که نتایج خوبی میگرفت. این روزها هم پرسپولیس با برانکو ایونکوویچ شرایط بسیار خوبی دارد، حال هواداران پرسپولیس هم خوب خوب است.
فکر میکنم قبل از اینکه این حال خوب به پرسپولیس بیاید، این روزهای خوب را با توجه به شناختی که از برانکو داشتم پیشبینی کرده بودم. همان موقعی که در ابتدای لیگ پانزدهم پرسپولیس بازیهای ابتدای فصل را باخته بود، من جزو معدو نفراتی بودم که از برانکو حمایت کرد و گفتم که باید صبر کرد و به او فرصت داد. همه دیدیم که با اعتماد به این مربی، پرسپولیس دو فصل طلایی را پشت سر گذاشت. فصل اول که در روز آخر با بدشناسی نتوانست به خاطر تفاضل گل قهرمان شود. فصل قبل هم که با قدرت کامل قهرمان لیگ برتر شد. برانکو مربی بزرگ و حرفهای است که کار خودش را بلد است. مهرههای خیلی خوبی هم دارد. البته از حق هم نگذریم که پرسپولیس فوتبال بسیار زیبایی هم بازی کرد و قهرمان شد. الان هم که در
منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۱۷۷۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رونمایی از مدارک فساد پسر معاون اول سابق قوه قضائیه
جلسه رسیدگی به اتهامات پرونده فساد فرزندان معاون اول سابق قوه قضائیه به ریاست قاضی فرخنیا برگزار شد.
به گزارش مشرق، جلسه رسیدگی به اتهامات پرونده فساد فرزندان معاون اول سابق قوه قضاییه روز ۱۶ اردیبهشت به ریاست قاضی فرخنیا برگزار شد.
در ابتدای این جلسه ریاست دادگاه نسبت به استفاده از الفاظ رکیک و فحش از سوی برخی از متهمان تذکراتی را ارائه کرد.
در ادامه جلسه متهم (س.م.ح) از قاضی خواست تا اساس را بر برائت وی قرار دهد و مدعی شد با توجه به دفاعیاتی که در جلسات قبلی از خود داشته، باید تبرئه شود! وی همچنین مدعی شد که سلولهای انفرادی اسرائیل را هم دیده و در بخشی از سخنانش به مقایسه زندانهای ایران و اسرائیل پرداخت! همچنین اتهاماتی و الفاظی را به ضابطان قضایی پرونده و بازپرس نسبت داد.
همچنین وکیل متهم (س.م.ح) هم ادعاهای وکلای قبلی مبنی بر بیاعتبار بودن اقاریر متهمان تکرار کرد و از قاضی خواست تا دستور پس دادن وسایل الکترونیکی متهم را بدهد.
وی همچنین پولهای اخذ شده از سوی موکلش را هدیه و هبه دانست که به درخواست متهم به حساب افرادی مانند خواهرزاده، دختر و یا برخی در خارج از کشور واریز شده است و به این ترتیب نتیجه گرفت که این مبالغ رشوه برای اعمال نفوذ نبوده و تنها هدیهای در قبال مشاورههای (س.م.ح) بوده است.
در ادامه این جلسه نماینده دادستان اعلام کرد که ادبیات سخیف و هتاکانه نسبت به بازپرس و ضابطان قضایی در شکایاتی دیگر پیگیری خواهد شد و همه مطالب درج شده در کیفرخواست، اسنادی را به پیوست خود دارند. وی در خصوص اتهام پولشویی (س.م.ح) هم گفت: این اتهام محرز بوده و بخشی از پولها به حساب افرادی رفته که محکوم به نفاق هستند.
به گفته نماینده دادستان این متهم در ملاقات با همسر و فرزندش به آنها گفته به دفتر یوسفآباد رفته و به آنها بگویند که (س.م.ح) دیگر بریده است!
نماینده دادستان درخصوص نفوذ (س.م.ح) در پرونده ورزشگاه شهدای قیطریه هم گفت: رای این حکم قطعی نبوده و پس از ماده ۴۷۷ با تجویز اعاده دادرسی این پرونده در دیوان عالی کشور به جریان افتاده است.
نماینده دادستان به اعترافات دیگر متهم(س.م.ح) اشاره کرد و گفت: این متهم در اقاریر خود گفته که از روزهای اول پیگیری این پرونده به فرزند اول معاون سابق قوه گفته که هوای او را داشته باشد و او هم از خجالت آنها درخواهد آمد.
نماینده دادستان در خصوص انکار ادعای نفوذ توسط متهم (س.م.ح) که یک قاضی بازنشسته است گفت: این متهم بارها مدعی شده که دوستانی از مقامات دارد که اگر از آنها درخواستی داشته باشد، خودشان یا خانمشان یا فرزندانشان پیگیر درخواست وی میشوند.
نماینده دادستان همچنین گفت اسناد حاکی از آن است که متهم در ازای دریافت سکه، ارز، دلار و ... در پروندههای ابر بدهکار بانکی به نام رستمی صفا و ورزشگاه شهدای قیطریه اعمال نفوذ کرده است. در ادامه اسناد پولپاشی متهمان و دادن رشوه به نمایش در آمد.
همچنین صوتهایی از فرزندان معاون اول سابق قوه قضائیه پخش شد که به (س.م.ح) این اطمینان را میدادند که کارها و کارشناسیها در حال پیگیری است.
در ادامه یکی از اهالی منطقه قیطریه به ایراد سخنانی پرداخت و اذعان کرد: برای تخلیه ورزشگاه شهدای قیطریه به زور متوسل شده و زنان و کودکان و مردانی که به اقامه نماز صبح پرداخته بودند را با کتک بیرون راندند.
به گفته نماینده دادستان در پرونده ورزشگاه شهدای قیطریه، ۶ میلیارد سهم متهم ه.ن و ۵ و نیم میلیارد سهم (س.م.ح) برای اعمال نفوذ بوده است؛ قیمت کارشناسی ورزشگاه در آن زمان ۷۰۰ تا ۹۰۰ میلیارد بوده که سهم فرزندان معاون اول سابق قوه، ۲۰ درصد یعنی معادل ۱۴۰ میلیارد تومان بوده است. (پیامکها پخش میشوند)
نماینده دادستان همچنین به زد و خورد دوتن از متهمان در روز تخلیه ورزشگاه با مردم عادی پرداخت و گفت: فرزند معاون اول سابق قوه با پدرش تماس میگیرد و وی به آنها میگوید به هر قیمتی هست در آنجا باشید تا حکم اجرا و ورزشگاه تخلیه شود و بعد از اجرای حکم، متهم (س.م.ح) به فرزندان معاون اول سابق قوه قضائیه مقادیری سکه پرداخت میکند. (صدای فرزند کوچک معاون قوه پخش میشود)
نماینده دادستان پرداخت وجوه نقد چند ده میلیاردی از سوی فرزند ابربدهکار بانکی به (س.م.ح) در چهارراه فرمانیه را دلیل دیگری بر اطلاع متهمان از اعمال مجرمانه خود دانست و گفت: توافق فرزندان معاون قوه با متهم س.م.ح در پروندا ابربدهکار بانکی بر سر ۲۰ میلیارد بوده که یک سوم آن سهم (سم.ح) میشود. (چتی که سهم متهم مشخص شده پخش میشود)
در عین حال متهم (س.م.ح) به صورت مجزا مبالغ دیگری در قالب یورو، سکه و واریز به حساب بستگان خود از ابر بدهکار بانکی گرفته و حتی بخشی از این مبالغ به حساب فردی در ترکیه واریز شده است.
گفتنی است پسر معاون اول سابق قوهقضائیه در دومین جلسه رسیدگی به اتهاماتش در سال جدید، ضمن رد اتهاماتش در دادگاه، تمام اعترافات دوران بازجویی را رد کرد.
در این جلسه این متهم به دفاع از خود پرداخت و مالکیت همۀ موارد تحصیلشده از طریق عناوین اتهامی را رد کرد و منشاء خرید چند زمین، خانه و خودروی لوکس خود را سرمایههای شخصی عنوان کرد.
منبع: فارس